روزگار كودكي

گل پسر

1394/4/31 17:42
نویسنده : ☼نيكتا☼
494 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آقا پسر چرا گريه مي كني؟مامانت كو؟

-من گم شدم (گريه)

-(درحالي كه داشتم دور و بر رو نگاه مي كردم)منم مامانم گم شده بطيا بريم مامانامونو پيدا كنيم

كنار پاساژا و مغازه هاي مختلف رو گشتيم بعضي از مامانا كه انگار دنبال چيزي مي گشتن رو به بچه نشون دادم و گفتم:«اين مامان تو نيست؟؟؟؟؟؟»

-نه

يكدفعه بچهه گفت مامانم!!!!!!

گفتم كو ؟؟؟؟؟؟ديدم تو بغل مامانشه و دارن مي رن....

يه چيزي به مامانش گفت و برگشتن پيش من.

-چرا برگشتي؟؟

-اومدم مامانتو پيدا كنيم

-يادم اومد مامانم توي يكي از مغازه هاي يه پاساژه گفتم يادم اومد

دويدم رفتم تو مغازه مامانم داشت لباسارو مي ديد گفت:«چه عجب اومدي برو اينا رو پرو كن!!!

به بچه هه يواشكي چشمك زدم گفتم تو برو منم مامانمو پيدا كردم.

رفت و من هميشه به اين اسم اونو يادم مياد...:گل پسر....

واقعي گفتم دروغم كجا بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)